عده ای جهت خواندن نماز باران به خارج از شهر می رفتند . و بچه های مدرسه را هم با خود می بردند . شخصی از آنها پرسید : « این بچه ها را کجا می برید ؟ » گفتند : « اینها را با خود می بریم که دعا کنند چون بی گناه هستند و دعایشان مستجاب است . »
گفت : « اگر واقعا دعای آنها مستجاب بود در تمام دنیا یک معلم هم زنده نمی ماند . »