دو بیتی 2

شرم آیدم به خامی، نالیدن از غم و درد

زان رازها که خواندم در دیده ی خموشان(هاشم جاوید)

***

بیاد چشم تو انسم بود با لاله ی وحشی

غزال من! مرا سرگشته ی کوه و کمر کردی(شهریار)

***

صبح وصلم نیز چون شام فراقت تیره باد

بی تو گر دانسته ام صبحم کدام و شام چیست؟(حضوری قمی)

***

ای چمن آرا بپرس از گل پیمان شکن

در دل بلبل چه بود شور بپا کردنت(رعدی آذرخشی)

***

جان در رهت اگر نفشانم، عجب مدار

شرم آیدم، از اینکه متاعی محقر است(خسروی قاجار)

***

جام جهان ز خون دل عاشقان پُر است

حرمت نگاهدار اگرش نوش می کنی(ه.ا.سایه)

***

زاد فردای خود امروز از اینجا بردار

این نه راهیست که هر روز توان آمد و رفت(فرج الله شوشتری)

***

تویی آن شکرین لب یاسمین بر

منم آن آتشین دل، دیدگان تر

از آن ترسم که در آغوشم آیی

گدازد آتشت بر آب شکر(باباطاهر)

***

بدنبال شراب سرخوشی بیهوده می گردی

ندارد ساغر هستی بجز زهر پشیمانی(بهادر یگانه)

***

فغان که کاسه زرین بی نیازی را

گرسنه چشمی ما، کاسه گدایی کرد(امام قلی غارت)

***

رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان

گفتا: از غیر دوست بر بند زبان

گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر

گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان(ابوسعید ابوالخیر)

***

فلک یک دم نیاساید ز بیداد

من این چرخ دو رو را، می شناسم(گلشن کردستانی)

***

گیسو به باد رفته ز دام که جسته ای؟

دیگر دل کدام پریشان شکسته ای(بابا فغانی شیرازی)

***

آری آغاز دوست داشتن  است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست(فروغ فرخزاد)

***

پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر

خوشا ایام آزادی و در گلشن پریدنها(هاتف اصفهانی)

***

جامه ای را که به خون رنگ نمودم امروز

برجفاکاری تو شاهد فردای من است(فرخی یزدی)

***

گل سپید سحرگاه آن سواحل سبز،‎

کنار بستر آبى آب هاى کبود،‎

از که خواهد بود؟‎(‍ژاله اصفهانی)

***
جز دود شب نماند ز خورشید خاوران

یارب چه ها در آن شفق آتشین گذشت(رعدی آذرخشی)

***

 پیری به رخ ما خط از آن روی کشیده است

تا خوانی ازین خط که ز دنیا چه کشیدیم(امیر فیروزکوهی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد